۱۳۹۴ اسفند ۱۹, چهارشنبه

گوشه ای از تجارت رستوران!

تهران این روزها به شدت در حال تغییر است. در هر گوشه و کنارش، مرکز تجاری و فروشگاهها و هتل های بزرگ از زمین سر در می آورند. رستوران های نو در هر گوشه و کنار شهر آغاز به کار کرده اند، بعضی با خوش سلیقگی و کیفیت خوب بعضی هم بر مبنای تصور «الآن رستوران جواب میده!». رستوران های خوب را می توان از دقت نظر مدیرانش در طراحی دکوراسیون متناسب با نوع غذا و رفتار حرفه ای پرسنل تشخیص داد. 
به طور مثال رستوران «مس توران» در خیابان نیاوران که به عرضه غذاهای سنتی و محلی ایران می پردازد. کارکنان مودب و کاربلد هستند، محیط به تناسب نوع غذا آراسته شده و خوب است. غذای عرضه شده کیفیت قابل قبولی دارد و عرضه آن به خورندگان هم مبتکرانه و با دقت و وسواس است. در کل احساس مطبوعی از غذا خوردن در آنجا به آدم دست می دهد. احساس احترام.
در مقابل کافه ای است، در باغ موزه هنر ایرانی، چهار راه حسابی، دکوراسیون هر دم بیل شبیه قهوه خانه های دربند، صندلی های لهستانی، گلیم و جاجیم، موسیقی گوش خراش راک! خدمه بد اخلاق که با ادب و کلماتی کاملا ساختگی و از سر اجبار به شما خدمات می دهند و قیمت گزاف ۱۳ هزار ششصد تومان برای هر لیوان چای سیاه لاهیجان!! به ویژه بی قراری آنان پس از ته کشیدن لیوان چای برای رفتنتان دیدنی است. در این کافه بزرگ که در کمال بی سلیقگی اداره می شود و معلوم است که صاحبان آن صرفا به دلیل روابط ویژه موفق به اجاره آن از شهرداری شده اند نمونه بارز توهین به مشتری و عرضه خوراک بد و بی کیفیت است.
من یک بار به اجبار یکی از دوستان و به دلیل یک جلسه کاری مجبور به تحمل این کافه شدم، دفعه بعد حاضر نشدم دوباره به آنجا بروم، اصرار کردم که به قهوه خانه ای در همان نزدیکی برویم، املت عالی و نان بربری و چای شیرین خوردیم و گپ هایمان را زدیم و خوش و خرم بیرون آمدیم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر